کد مطلب:129891 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

یزید به دندان های ابا عبدالله می زند
این كار زشت آن قدر در تاریخ نقل شده كه به صورت یكی از مسلمات تاریخی در آمده و انجام دهنده اش، یزید، رسوا شده است.

احمد بن ابی طاهر (م 280) گوید: پس از آنكه كار ابا عبدالله، حسین بن علی (ع) پایان یافت و عمر سعد ملعون به همراه زنان و باقیمانده آل محمد (ص) بازگشت و آنها را نزد ابن زیاد و از آنجا نزد یزید ملعون برد، بر وی خشم گرفت. چون به حضورش رسیدند، فرمان داد سر حسین (ع) را درون طشت نهادند و با چوبدستی بر لب و دندانش می زد... [1] .

یعقوبی گوید: سر را پیش یزید نهادند و او با چوبدستی بر دندان هایش می زد.

[2] .

ابن جوزی از سالم بن ابی حفصه نقل می كند كه گفت: حسن بصری گفت: یزید بن معاویه با چوبدستی بر بوسه گاه رسول خدا (ص) می زد. وای از این خواری! [3] .

سید بن طاووس و ابن نما گویند: سپس یزید چوبدستی خیزرانی خواست و با آن بر دندان های حسین (ع) می زد. [4] .


در مرآة الزمان آمده است: عامری بن ربیعه گوید: یزید اهل شام را گرد آورد و سر را درون طشتی نهاد و با چوب خیزران بر آن می زد. [5] .

ابن كثیر از ابن ابی الدنیا از حسن نقل می كند: چون سر حسین (ع) را آوردند، آغاز به زدن آن با چوبدستی كرد. [6] .

مطهر بن طاهر مقدسی گوید: سرش را پیش روی گذاشت و با چوبدستی به صورتش می زد. [7] .

این مطلب را شماری بسیار از مورخان همچون باعونی، [8] شبراوی [9] و دیگران نقل كرده اند و ما به همین اندازه بسنده می كنیم. از نظر شاعران نیز این مطلب مسلم می باشد. چنان كه صاحب بن عباد سروده است:

با چوبدستی بر دندان هایی می زد كه بوسه گاه رسول خدا (ص) بود. [10] .

جوالیقی گوید: او با تكبر بر پروردگارش فخر فروخت؛ و با چوبدستی بر دندانهایش می زد. به آنجایی كه بوسه گاه پیامبر هدایت بود. [11] .

یزید با این كار زشت، كفر و كینه قلبی اش را آشكار ساخت. او این رفتار را نسبت به كسی انجام داد كه رسول خدا (ص) درباره اش فرمود: «حسین (ع) از من است و من از حسینم. خداوند دوستدار حسین (ع) را دوست بدارد. حسین (ع) سبطی است از سبطها». [12] و فرمود: «حسن و حسین (ع) سرور جوانان اهل بهشتند». [13] .

ابن جوزی مطابق آنچه نوه اش در «تذكرة الخواص» آورده چه خوب گفته است: چنانچه كینه های دوران جاهلیت و جنگ بدر را به دل نداشت، وقتی كه سر به او رسید، آن را با


چوبدستی نمی زد، بلكه احترام می كرد و كفن و دفنش می نمود و با خاندان پیامبر (ص) به نیكی رفتار می كرد. [14] .

به این ترتیب گمراهی كسانی كه مدعی هستند یزید راضی به قتل امام حسین (ع) نبود و از این كار اندوهگین شد، آشكار می گردد؛ زیرا اگر این درست می بود، چرا این كار زشت را مرتكب شد؟

باعونی از شیخ عالم، ابوالوفا، ابن عقیل نقل می كند كه گفت: «سپس پسرش (یعنی پسر امام علی (ع))، حسین (ع)، فرزند فاطمه ی زهرا (س) و اهل بیت پاكیزه اش را پس از بستن آب بر رویشان كشتند. این در حالی بود كه آنها دوران رسول خدا (ص) را درك كرده و دیده بودند كه حضرت لب و دهانش را می بوسد و می مكد. باز هم با چوبدستی بر لب و دندانش زدند! به خدا سوگند آنان حوادث روز بدر و وقایعی را كه در آن روی داد به یاد آوردند. این كار، كجا با طمع و نهایت آرزوی شیطان برای بریدن گوش چارپایان قابل مقایسه است؟ این در حالی بود كه به روزگار رسول خدا (ص) نزدیك بودند؛ و سخن خدای را شنیده بودند كه فرمود: بگو برای رسالت، پاداشی جز دوستی با نزدیكانم نمی خواهم». [15] به خدا سوگند كه بنی امیه در دوران رسول خدا (ص) از بیم شمشیر، عقایدشان را پنهان كردند و چون كار به آنها رسید، پرده از سركشی و ستم خویش برداشتند». [16] .

الف - سخنان یزید هنگام زدن بر لب و دندان حسین (ع)

بلاذری گوید: این برد انطاكی فقیه از پدرش برایم نقل كرد كه گفت: یزید هنگام دیدن چهره ی حسین (ع) گفت: هرگز چهره ای را زیباتر از چهره ی او ندیده ام! گفتند: «حسین (ع) شبیه پیامبر (ص) بود»، پس ساكت شد. [17] .

ابن سعد از یزید بن ابی زیاد نقل می كند كه گفت: چون سر حسین بن علی (ع) را نزد یزید بن معاویه آوردند، با چوبدستی همراهش بر دندان های او می زد و می گفت گمان نمی كردم كه ابا عبدالله (ع) به این سن رسیده باشد.


گوید: در این هنگام رنگ محاسن و سرش از خضاب سیاه تغییر كرده بود. [18] .

محمد بن حبان گوید: هنگامی كه سر را پیش یزید بن معاویه گذاشتند، با چوبدستی ای كه داشت بر دندانهایش می زد و می گفت: چه دندانهای زیبایی دارد!

[19] .

از تلمسانی نقل است كه گفت: سر حسین (ع) را نزد یزید آوردند، چون آن را پیش رویش گذاشتند با چوبدستی بر لب و دندانش می زد و گفت: «ابا عبدالله زیباروی بود». [20] .

ب - سروده های یزید

یزید به این بیت از شعر حصین بن حمام مری [21] تمثل جست:

سرهای مردانی را می شكافند كه برای ما عزیزند؛ در حالی كه آنان نافرمان تر و ستمگرترند. [22] .

در برخی كتابها آمده است كه گفت:

سرهای مردانی را می شكافند كه برای ما عزیزند؛ در حالی كه آنها نافرمان تر و ستمگرترند. [23] .

اما درباره ی زمان سرودن شعر گفته اند، آن هنگامی بود كه پوشش از روی دندانهای سیدالشهدا برداشت و با چوبدستی بر دندانهایش زد. [24] .


برخی دیگر گفته اند كه یزید این شعر را زمانی خواند كه سر شریف را در برابرش گذاشتند. [25] .

در اینجا به نقل طبری بسنده می كنیم كه می نویسد: آنگاه یزید بار عام داد. مردم وارد شدند، در حالی كه سر در مقابل یزید بود و با چوبدستی خویش بر دندانهایش می زد؛ و می گفت: داستان ما و این سر داستان شعر حصین بن حمام مری است:

سرهای مردانی را می شكافند كه نزد ما محبوبند ولی آنان نافرمانبردارتر و ستمگرتر بودند. [26] .


[1] بلاغات النساء، ص 20.

[2] تاريخ اليعقوبي، ج 2، ص 245.

[3] الرد علي المتعصب العنيد، ص 47.

[4] الملهوف، ص 214؛ مثيرالاحزان، ص 100؛ بحارالانوار، ج 45، ص 132.

[5] عبرات المصطفين، ج 2، ص 315.

[6] البداية و النهاية، ج 8، ص 194.

[7] البدء و التاريخ، ج 6، ص 12.

[8] جواهر المطالب، ج 2، ص 293.

[9] الاتحاف بحب الاشراف، ص 69.

[10] المناقب، ج 4، ص 114.

[11] همان.

[12] مقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 3، ص 213، فصل هفتم، ج 8، دار انوار الهدي.

[13] مختصر تاريخ دمشق، ج 7، ص 118؛ كنز العمال، ج 13، ص 661.

[14] تذكرة الخواص، ص 290.

[15] شوري (42): آيه 23.

[16] جواهر المطالب، ج 2، ص 313.

[17] انساب الاشراف، ج 3، ص 416.

[18] الطبقات الكبري ترجمة الامام الحسين (ع)، ص 82، ح 297؛ سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 320؛ تاريخ الاسلام، ذهبي، ص 19.

[19] كتاب الثقات، ج 2، ص 313.

[20] عبرات المصطفين، ج 2، ص 310، به نقل از كتاب الجوهرة، چاپ رياض، ج 2، ص 219.

[21] حصين بن حمام از شاعران جاهلي و قصيده اش مشتمل بر 42 بيت است؛ و يزيد ملعون، به بيت ششم تمثل جست. ر. ك. الاغاني، ج 14، ص 10؛ شرح اختيارات المفضل، خطيب تبريزي، ج 1، ص 325.

[22] ر. ك مقاتل الطالبيين، ص 119؛ المعجم الكبير، طبراني، ج 3، ص 109، حديث 2806؛ تجارب الامم، ج 2، ص 74؛ الارشاد، ج 2، ص 119؛ المناقب، ج 4، ص 114؛ مقتل خوارزمي، ج 2، ص 57؛ كفاية الطالب، ص 432؛ اعلام الوري، ص 248؛ مرآة الزمان (مخطوط) ص 99 (طبق عبرات المصطفين، ج 2، ص 315)؛ تاريخ دمشق، ج 19، ص 493؛ تهذيب الكمال، ج 6، ص 428؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 198.

[23] أسد الغابه، ج 5، ص 381؛ المنتظم، ج 342، 5؛ الرد علي المتعصب العنيد، ص 46، 45؛ الطبقات الكبري (ترجمة الامام الحسين)، ص 82؛ تاريخ الطبري، ج 4، ص 252 و 254؛ الفتوح، ج 2، ص 181؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 415؛ العقد الفريد، ج 5، ص 131.

[24] الطبقات (ترجمة الامام الحسين (ع))، ص 82؛ مقاتل الطالبيين، ص 119؛ المعجم الكبير، ج 3، ص 109، حديث 2806؛ تاريخ الطبري، ج 4، ص 356؛ اسد الغابة، ج 5، ص 381؛ الكامل في التاريخ، ج 4، ص 85 المنتظم، ج 5، ص 342؛ الرد علي المتعصب العنيد، ص 45 و 46؛ مرأة الزمان، ص 99 (طبق عبرات المصطفين، ج 2، ص 315)؛ المناقب، ج 4، ص 114؛ تاريخ دمشق، ج 19، ص 493؛ تهذيب الكمال، ج 6، ص 428.

[25] انساب الاشراف، ج 3، ص 415؛ العقد الفريد، ج 5، ص 131؛ المعجم الكبير، ج 3، ص 124، ح 2848؛ الفتوح، ج 2، ص 181؛ تاريخ الطبري، ج 4، ص 352 و 454؛ الارشاد، ج 2، ص 119؛ تجارب الامم، ج 2، ص 74؛ مقتل خوارزمي، ج 2، ص 57؛ كفاية الطالب، ص 432؛ اعلام الوري، ص 248؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 198.

[26] تاريخ الطبري، ج 4، ص 356؛ الكامل في التاريخ، ج 4، ص 85.